سخنان حکمت امیز1
چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۰۰ ب.ظ
161- و کل نعیم دون الجنة محقور: و هر نعمتی در برابر بهشت ،ناچیز است.
162- و کل بلاء دون النار عافیة: و هر بلایی در برابر آتش دوزخ ، عافیت است .
163- الا و ان من البلاء الفاقة:آگاه باشید! همانا یکی از بلاها تهیدستی است.
164- و اشد من الفاقأ مرض البدن : و سختتر از تهیدستی ، بیماری بدن است.
165- و اشد من مرض البدن مرض القلب:و سختتر از بیماری بدن ، بیماری قلب است.
166- الا و ان من النعم سعة المال: آگاه باشید ! همانا یکی از نعمتها، فراوانی ثروت است.
167- و افضل من سعة المال صحة البدن: و برتر از فراوانی ثروت ، تندرستی است.
168- و افضل من صحة البدن تقوی القلب: و برتر از تندرستی ، پرهیزکاری قلب است.
169- ازهد فی الدنیا یبصرک الله عوراتها: در دنیا پارسا باش، تا خدای تعالی ترا از عیبها و زشتیهای آن آگاه سازد.
170- و لا تغفل فلست بمغفول عنک:غافل مباش که (خدای تعالی و کاتبان اعمال) از تو غافل نیستند.
171- تکلموا تعرفوا: سخن بگویید تا شناخته شوید.
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.
172- رُبّ قول انفذ من صَوْلٍ: چه بسا سخنی که از حمله و غلبه (به کار بردن قهر و قدرت ) رساتر و نافذتر است.
173- ضع فخرک ، و احْطُط کبرک ، و اذکر قبرک:نازیدن و مباهات نمودنت را رها نما، و تکبرت را فروگذار و قبرت را به یادآور.
174- و حقّ الوالد علی الولد یطیعه فی کل شیء الا فی معصیة الله سبحانه:و حق پدر بر فرزند آن است که او جز در معصیت خدای تعالی، در تمام کارها از پدر اطاعت نماید.
175- و حقّ الولد علی الوالد ان یحسن اسمه ، و یحسن ادبه و یعلمه القران: و حق فرزند بر پدر آن است که : نام نیکو بر او نهد، و او را به ادب نیکو آراسته نماید و قرآن به وی بیاموزد.
176- من صارع الحق صرعه:کسی که با حق هماوردی و نبرد نماید ، حق او را بر خاک می افکند.
177- القلب مصحف البصر:قلب ، کتاب دیده است .
178- التقی رئیس الاخلاق:تقوا مهتر و سرور اخلاق نیک است.
179- من اصلح سریرته اصلح الله علانیته:کسی که درون و نیت خود را نیکو نماید، خدای تعالی (کارهای) آشکارش را اصلاح می کند.
180- و من عمل لدینه کفاه الله امر دنیاه: و کسی که برای دینش کار کند، خدای تعالی کار دنیایش را کفایت میکند.
181- و من احسن فیما بینه و بین الله، احسن الله ما بینه و بین الناس: و کسی که میان خود و خدایش را نیکو نماید، خدای تعالی میان او و مردم را اصلاح مینماید.
182- لا ینبغی للعبد ان یثق بخصلتین : العافیة و الغنی: برای بنده شایسته نیست که به دو خصلت اعتماد کند: تندرستی و توانگری (زیرا هر دو ناپایدارند).
183- قلیل مدوم علیه خیر من کثیر مملول:کار اندک ولی پیوسته، از کار زیاد خسته کننده بهتر است.
184- من اتجر بغیر فقه فقد ارتطعم فی الربا:کسی که بدون دانستن (احکام اسلامی تجارت) به داد و ستد بپردازد، پس همانا در ربا فرو میرود.
185- من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته: هر که خود را بزرگوار و گرامی بدارد، (برای خود ارزشی قائل باشد)، شهواتش در نزد او خوار و سبک میشود.
186- الحلم والاناءة توأمان، یُنتجهما عُلوّ الهمة: بردباری و آهستگی (درنگ در کارها) هر دو به هم پیوستهاند (همانند دو کودک دو قلو) و آن دو زاییده بلندی همت میباشد .
187- الغیبة جُهد العاجز: غیبت کوشش و تلاش انسان ناتوان است.
188- رب مفتون بحسن القول فیه :چه بسیار افراد که به خاطر تعریف و مدحی که درباره آنان میشود، فریفته میگردند.
189- لا خیر فی الصمت عن الحکم ، کما انه لا خیر فی القول بالجهل: سکوت از گفتار حکمت آمیز خوب نیست، هماهنگونه که گفتار جاهلانه خیری ندارد.
اگر چه پیش خردمند، خامشی ادب است
به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی
دو چیزه طیره عقل است، دم فروبستن
به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی سعدی
190- ما المجاهد الشهید فی سبیل الله باعظم اجراً ممن قدر فعف :پاداش مجاهد شهید در راه خدا، از پاداش توانمند و قدرتمندی که پاکدامنی ورزد بیشتر نیست.
191- لکاد العفیف ان یکون ملکاً م الملائکة: پاکدامن (بر اثر پاکدامنی) نزدیک است که فرشته ای از فرشتگان شود.
192- اذا ارذل الله عبداً خظر علیه العلم : هرگاه خدای تعالی بندهای را پست گرداند، او را از دانش محروم مینماید.
193- الولایات مضامیر الرجال: فرمانروائیها و حکومتها (پستها)، میدانهای (آزمایش ) مردان میباشد.
194- والعلماء باقون ما بقی الدهر:تا روزگار برقرار است، دانشمندان نیز پایدار و برقرارند.
195- من حذرک کمن بشرک: کسی که ترا (از بدی) بیم می دهم، همانند کسی است که ترا (به خوبی) مژده میدهد.
196- و من نهی عن المنکر ارغم انوف المنافقین : و کسی که نهی از منکر نماید، بینی منافقان را به خاک می مالد.
197- من قصر فی العمل ابتلی بالهم: کسی که در کارها کوتاهی کند، به غم و اندوه دچار میشود.
198- ازری بنفسه من استشعر الطمع: کسی که طمع را شعارش ساخت، خود را خوار و سبک نموده است.
199- اقیلوا ذوی المروات عثراتهم: لغزشهای جوانمردان را ببخشید.
200- و رضی بالذل من کشف عن ضره : کسی که بدحالی و سختیش را آشکار نماید، به خواری خود خوشنود شده است (تن به ذلت داده است).
201- و هانت علیه نفسه من امر علیها لسانه: کسی که زبانش را فرمانروای خویش گرداند ، خود را پست و سبک نموده است.
202- لا مال اعود من العقل : هیچ ثروتی سودمندتر از عقل نیست.
203- ولا وحدة اوحش من العجب:و هیچ تنهایی ترسناکتر از خود بینی نیست.
204- ولا عقل کالتدبیر:و هیچ عقلی مانند عاقبت اندیشی نیست.
205- ولا کرم کالتقوی :و هیچ بزرگی و ارجمندی مانند پرهیزگاری نیست.
206- ولا قرین کحسن الخلق: و هیچ همنشینی مانند خوی نیک نیست.
207- ولا میراث کالادب : و هیچ ثروتی مانند ادب نیست.
208- ولا تجارة کالعمل الصالح: و هیچ تجارتی مانند کار نیک نیست.
209- ولا ربح کالثواب: و هیچ سودی مانند پاداش خدای تعالی نیست.
210- ولا عبادة کاداء الفرائض: و هیچ عبادتی مانند انجام واجبات نیست.
211- ولا ایمان کالحیاء و الصبر: و هیچ ایمانی مانند شرم و شکیبایی نیست.
212- ولا حسب کالتواضع:و هیچ شرف و بزرگی مانند فروتنی نیست.
213- ولا شرف کالعلم: و هیچ شرافتی مانند دانش نیست.
214- ولا عز کالحلم: و هیچ عزتی مانند بردباری نیست.
215- ولا مظاهرة اوثق من المشاورة: و هیچ پشتیبانی استوارتر از مشورت نیست.
--------------------------------------------------------------------------------
سخنان حکمتآمیز، ترجمه و تحقیق ولی فاطمی
مرکز مدیریت حوزه های علمیه
۹۲/۰۵/۰۲