مصطفی خاکساری

۱۱ مطلب با موضوع «سخنان حکمت امیز» ثبت شده است

سخنان حکمت آمیز امیر المومنین علی (ع)   1- البخلُ عارٌ، و الجبنُ منقصةٌ: بخیل بودن ننگ است و ترسو بودن کاستی می‏باشد.   2- و المُقِلّ غریبٌ فی بَلْدته: تهیدست در شهرش نیز بیگانه است.   وان را که بر مراد جهان نیست دسترس در زاد بوم خویش غریب است و ناشناخت‏   3- العجز آفة، و الصبر شجاعة: ناتوانی آفت است و شکیبایی دلاوری می‏باشد.   4- العلم میراثٌ کریمةٌ: دانش میراث گرانقیمتی است .   5- صدُر العاقل صندوقُ سّرِه: سینه خردمند، صندوق راز اوست .   6- و البَشاشةُ حِبالُة المَودّة: گشاده رویی دام دوستی است .   7- و من رضی عن نفسه کثُر الساخط علیه: و کسی که از خود راضی باشد، خشم گیرندگان بر او بسیار می‏شوند.   8- اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان: ناتوان‏ترین افراد کسی است که از دوست‏یابی ناتوان باشد.   9- و الفرصةُ تمرّ مرالسحاب، فانتهزوا فُرَصَ الخیر: و فرصت همانند ابر گذراست، پس فرصتهای خوب را غنیمت بشمارید.   10- افضلُ الزهد اخفاء الزهد: برترین پارسایی، پنهان نمودن پارسایی است .   11- فمن اشتاق الی الجنة سلاعن الشهوات: کسی که آرزومند بهشت باشد، تمایلات نفسانی را فراموش می‏کند.   12- و من اشفق من النار اجتنب المحرمات: و کسی که از دوزخ می‏ترسد، از کارهای حرام دوری می‏کند.   13- و من زهد فی الدنیا، استهان بالمصیبات: و کسی در دنیا پارسایی ورزد، سختی‏ها را سبک می‏شمارد.   14- و من ارتقب الموت، سارع الی الخیرات: و کسی که در انتظار مرگ باشد، به سوی نیکی‏ها می‏شتابد.   15- فمن اَمَر بالمعروف، شَدّ ظهور المؤمنین: کسی که امر به معروف نماید، پشت اهل ایمان را محکم می‏کند. (مؤمنان را توانمند می‏نماید).   16- کُن سَماحاً و لا تکن مُبذّراً: بخشنده باش، ولی اسراف کننده و ولخرج مباش.   17- اشرفُ الغنی‏ ترکُ المُنی‏: بالاترین و برترین بی نیازی، رها نمودن آرزوهاست.   18- انّ اغنی الغنی العقل: همانا بالاترین توانگری، خرد است .   19- و اکبر الفقر الحُمق: و برزگترین تهیدستی، کم خردی و نادانی است .   20- و او حشُ الوَحْشةِ العُجْبُ: وحشتناک‏ترین تنهایی و ترس، خود بینی است .   21- و اکرم الحسَب حُسن الخلق: گرامی‏ترین اصل و تبار، خوشخویی است.   22- لا قربة بالنوافل اذا اضرّت بالفرائض:هرگاه مستحبّات به واجبات زیان رساند، (آن مستحبات) سبب نزدیکی به خدا نمی‏گردد.   23- لسان العاقل وراء قلبه: زبان دانا در پشت قلب اوست.   24- و قلب الاحمق وراء لسانه : و قلب نادان در پشت زبانش می‏باشد.   25- قدر الرجل علی قدر مروءته: صداقت و راستگویی مرد به اندازه جوانمردیش می‏باشد .   26- و عفته علی قدر غیرته: و پاکدامنی مرد به اندازه غیرت اوست.   27- الظّفَر بالحَزْم: پیروزی در سایه هوشیاری و دور اندیشی است .   28- اولی الناس بالعفو اقدرهم علی العقوبة: شایسته‏ترین افراد به گذشت، تواناترین آنان بر کیفر است .   29- لا غنی کالعقل، ولا فقر کالجهل: هیچ بی‏نیازی همانند خرد، و هیچ تهیدستی مانند نادانی نیست.   30- و لا میراث کالادب و لا ظهیر کالمشاورة: هیچ سرمایه‏ای همچون ادب و هیچ پشتیبانی همانند مشورت نیست .   31- القناعة مال لا ینفد: قناعت دارایی تمام نشدنی است .   32- المال مادة الشهوات: ثروت مایه و اصل تمام شهوت هاست.   33- اللسان سَبُعٌ، ان خُلّی عنه عقر: زبان درنده است، اگر رها شود می‏گزد.   34- فوت الحاجة اهون من طلبها الی غیر اهلها: از بین رفتن خواسته، آسانتر و بهتر از آن است که از نا اهل درخواست نمایی.   35- العفاف زینة الفقر، و الشکر زینة الغنی: پاکدامنی زینت تهیدستی، و سپاسگزاری زینت توانگری است .   36- لا یری الجاهل الا مفرطاً او مفرطً: نادان همواره یا افراط کننده (تندرو) است، یاکوتاهی کننده و ضایع کننده.   37- اذا تم العقل نقص الکلام: هرگاه خردکامل گردد، سخن کم می‏شود.   38- نَفَسُ المرءِ خُطاه الی اجله: نفس‏های هر انسانی، گام‏های او به سوی زمان مرگش است.   39- رأیُ الشیخ احبّ الیّ من جَلَدِ الغلام: اندیشه و فکر پیر (دانا) در نزد من، از صلابت و دلیری نوجوان بهتر است .   40- قیمة کلّ امری ما یُحسنه: ارزش هر فرد به میزان کاری است که می‏تواند آن را نیکو انجام دهد.   41- من اصلح ما بینه و بین الله، اصلح الله ما بینه و بین الناس: هر کسی که میان خود و خدا را درست نماید، خدای تعالی نیز میان او و مردم را اصلاح می‏نماید.   42- و من اصلح امر آخرته اصلح الله امر دنیاه: و کسی که کار آخرتش را نیکونماید، خدای تعالی نیز کار دنیایش را نیکو می‏نماید.   43- لا یَقِلُ عملٌ مع التقوی: کار توأم با پرهیز کاری، اندک نیست .   44- نوم علی یقین خیر من صلاة فی شک: خواب توأم با باور، از نماز در حال تردید بهتر است .   45- هلک فیّ رجلان: محبّ غال، و مُبغضٌ قال: درباره من دو طایفه نابود شدند: دوستدار غلو کننده، و دشمنی که بیش از اندازه دشمنی می‏نماید.   46- اضاعة الفرصة غصة: ضایع کردن فرصت،اندوه به بار می‏آورد.   47- و عجبت لمن شک فی الله و هو یری خلق الله: در شگفتم از کسی که در (وجود) خدا تردید دارد و حال آنکه آفریده خدا را می‏بیند!   48- و عجبت لعامر دارالفناء و تارک دارالبقاء: در شگفتم از کسی که سرای ناپایدار را آباد می‏کند و خانه همیشگی (آخرت) رها می‏نماید.   49- و عجبت للمتکبر الذی کان بالامس نطفة و یکون غداً جیفة: و در شگفتم از متکبری که دیروز نطفه بوده است و فردا مردار خواهد بود!   50- الصّلوة قربانُ کلّ تقی: نماز، وسیله تقرب هر پرهیزکاری است.   سخنان حکمت‏آمیز، ترجمه و تحقیق ولی فاطمی مرکز مدیریت حوزه های علمیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۸
مصطفی خاکساری